عرض درود و احترام حضور کاربران ، دوستان ، آشنایان ، بازدیدکنندگان ، مخصوصاً تازه واردها .
* * * به دنیای خاص من خوش آمدید * * *
تصمیم گرفتم در اینترنت و سایتها و کانالها و وبلاگها و شبکه های اجتماعیم یک زندگینامه ( بیوگرافی ) کامل و مختصرو مفید از خودم بذارم . یکی از اهدافم از درجِ بیوگرافیم اینه که کاربران و دوستان من رو بهتر بشناسند تا اگر قرار شد در آینده باهم درارتباط باشیم یا در زمینه ای فعالیت کنیم یک شناخت و ذهنیتِ کلی از من داشته باشند .
بنده مُخلص و ارادتمندِ همه ی دوستان مهندس روزبه فرهنگ هستم . عزیزان و اقوام و دوستانِ درجه یکم روزبه و بعضاً روزبه شبپره صدام میزنن و در محیط کاریم مهندس فرهنگ هستم . در محیطِ منزل فوق العاده شادو شوخ , ولی در محیطِ کار فوق العاده خشک و رسمی .
بچه ی تهران و موقتاً ساکنِ ورامین .
پسری فوق العاده شادو شوخ و پرانرژی و البته ***خاص***
پسری هستم از فرزندانِ شاهِ شاهان , پادشاهِ نیکی ها , ***کوروش بزرگ***
پسرِ ارشدِ خانواده .
مهندس کامپیوتر .
خدمت سربازی رفتم (88_89) . محلِ خدمتِ سربازیم در بالاترین رکنِ نظام بود یعنی ستادِ کلِ نیروهای مُسلح . در دوران سربازی منشی-دژبانِ رئیسِ ستادِ کلِ نیروهای مُسلح ( سردارسرلشگر فیروزآبادی ) بودم . هم سربازِ نمونه ستادِ کل شدم وهم دژبانِ نمونه ی ستادِ کلِ نیروهای مُسلح .
فوق العاده خشن و مردونه . مردِ مرد .
از همونجا دعوتنامه داشتم و همونجا استخدام شدم و چندسال افسرِ ارتش و پلیسِ اطلاعات و امنیتِ کشور (پلیس سایبری) بودم . سال93 حکمم خورد مرز سیستان بلوچستان و این دلیلی شد که علارغمِ عشقوعلاقم به نظامی بودن استعفا بدم .
بعداز استعفام زیاد بیکار نموندم و بلافاصله با دکترِ داروسازی شراکت کردم و کارمند خصوصیش شدم . الان درحالِ حاضر 2ساله که کارمند و مدیر 4شعبه داروخانه شبانه روزی هستم . کارم خیلی سنگینه . موندنم در این شغل نامعلومه . شاید 50سال دیگه هم همینجا بمونمو به این کارم ادامه بدم . شایدم فردا دیگه نرم . دلیلشم بی کفایتیِ رئیسِ داروخانه هامونه . در اولین فرصت اگر پیشنهاد بهتری بهِم بشه قطعاً تغییر شغل خواهم داد .
یه پدرومادرِ گُل دارم که چون پسرِ ارشدشون هستم همه جوره برام سنگِتموم گذاشتن و هرچیزی که برای یک زندگی پراز آرامش و خوشبختی نیاز داشتمو برام فراهم کردن .
پدرم از بازاری های قدیمیِ تهرانه که مدتها در زمینه ی تولیدِ پوشاکِ مردانه از تولیدکنندگانِ اصلی و نماینده شرکت پوشاک مردانه(ماکسیم) بود و هنوزم داره به فعالیت خودش ادامه میده (البته سبُک تر از قبل) .
مادرم فرهنگیِ بازنشسته ی آموزش و پرورش هستند , با 40سال سابقه مدیریت . مادرم ( سرکار خانم قنبری ) از زمان شاه سال1355 بعنوان سپاه دانش استخدام شدند . دوره سربازیشونو گذروندند و بعد استخدام آموزش و پرورش شدند . از سال55 تا الان 95 . 40ساله که مدیر مقاطع مختلف تحصیلی در استان تهران هستند . سال85 بازنشست شدند ولی 10ساله که کنار نکشیده و هنوز بعنوان مؤسس و مدیر دارن به فعالیتشون ادامه میدن .
پدر و مادرم بزرگترین پشتوانه و حامیِ منن . البته منم محکم پشتشون ایستادم . کلاً برای همه پدرومادرهایی که دغدغشون بچه هاشون هستن ارزش و احترامِ خاصی قائلم . از پدرومادرم ممنونم که بستر رو برای پیشرفتِ روزافزون من فراهم کردند . بواقع اکثر پیشرفتامو مَدیونشونم . امیدوارم بتونم مردونه پاشون بایستمو جواب فداکاری ها و مرامهایی که برام گذاشتنو بدم .
من مجردم . یه پسر مجرد . دلیلِ مجردبودنم اینه که درآمدم ثُبات نداره . هرلحظه امکان داره کارمو ازدست بدم . بخاطرهمینم چون مَردَم و متعهدم , نمیخوام با ازدواجم دختری رو درگیرِ مشکلاتم کنم . بعیدهم میدونم دختری ریسکِ زندگی با پسری با شرایطِ کاریِ منو بپذیره . روزی ازدواج میکنم که خیالم ازبابت درآمدم راحت بشه . چون دوست دارم همسرآیندم کنارم احساس آرامش و خوشبختی کنه و همیشه باافتخار از من یاد کنه .
این مختصری از زندگینامه من بود
*روزبه* یعنی *خوشبخت*
امیدوارم همیشه وهمیشه مثلِ من شادو *روزبه* باشید .
پاینده باد ایران آریایی
Roozbeh Farhang , Roozbeh_Farhang , Engineer Farhang , EngineerFarhang , Engineer Roozbeh Farhang , EngineerRoozbehFarhang , Mohandes Farhang , Mohandes Roozbeh Farhang , Mohandes_Roozbeh_Farhang , MohandesRoozbehFarhang , Mohandes_Farhang , بیوگرافی مهندس روزبه فرهنگ , زندگینامه روزبه فرهنگ , مهندس فرهنگ , Engineer_Farhang , Roozbeh_Farhang , Engineer_Roozbeh_Farhang , MohandesFarhang , RoozbehFarhang
کلمات کلیدی: